شهید عادل عظیم خانی

نام پدر:

محل تولد:خوی «اذربایجان غربی»

تاریخ تولد:۱۳۴۴

تاریخ شهادت:۲\۱\۱۳۶۶

محل شهادت:شلمچه ،عملیات والفجر۸

نحوه شهادت:

درجه یاسمت:قائم مقام گردان

___________________________

المعلومات الشخصیة لشهید الدفاع المقدس

الاسم: الشهید عادل عظیم خانی

مکان الولادة: خوی، آذربیجان غربی

تاریخ الولادة: ١٣۸۵

تاریخ الاستشهاد: ۱۴۰۷/۰۷/۲۱

مکان الاستشهاد: شلمجه، عملیة والفجر٨

الدرجة او الرتبه: نائب قائد الکتیبة

___________________________

🌷Individual Shahid's Identification

Martyr of Holy Defense

Name: #Martyr_Adel_Azimkhani

Father's name:

Place of birth: Khoy, Western Azarbaijan

Date of birth:1965

Date of martyrdom:1987/03/22

Place of martyrdom: Shalamche, Operation of Valfajr 8

Way of martyrdom:

Grade or Position: Deputy Commander

 ________________________________

🌐گنجینه اطلاعات شهدای جهان اسلام

==========================

 کنز المعلومات لشهداء العالم الاسلامی

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

🌐Martyrs of the Islamic world's information treasures

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

┄┅══✼♡✼══┅┄

🌐گروه مجمع جهانی خادمین شهدا

http://eitaa.com/joinchat/4102750219C440b76c0dd

==================🌹

کانال مرجع 

https://eitaa.com/shahid_110

============::::🌹

 http://ادرس وبلاگ

 martyrsofislamicworld.blog.ir

==========::::======🌹

🌐گنجینه اطلاعات شهدای جهان اسلام ⬇️

http://eitaa.com/joinchat/459341836C9a286604cb

http://eitaa.com/joinchat/3296460804Cfc8a1fe17b

✍فرازی از زندگی نامه

بسیجی شهید عادل عظیم خانی سال۱۳۴۴در خوی اذربایجان غربی به دنیا اومدن کلاس پنجم بودن که پدرشون فوت کرد 

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با عادل در پایگاه مقاومت شهید زینالی (مستقر در مسجد قاری خیابان سینا) فعالیت می کردیم. شهید منصور امید ( 1346 - 1366 ) هم عضو این پایگاه بود. عادل و منصور با ما بودند، بدون آنکه بدانیم چه زود مسیر دیگری در پیش می گیرند و به جای دیگری می رسند. پای عادل به جبهه که باز شد، عادل دیگری شد. عادل مرد میدان بود و خاک جبهه او را دامنگیر کرد.

همان بار اولی که ازجبهه بازگشت، فهمیدیم که عادل خیلی تغییر کرده است. متانت و آرامش در رفتار، اولین ارمغان جبهه برای او بود. بعدها هم چیزهایی از عبادت ها و روحیات عارفانۀ عادل شنیدیم که نشان می داد او چه سریع مراتب معنویت را طی کرده است.

سال 1361 اولین اعزام عادل به جبهۀ غرب و گردان سیدالشهدا در کرمانشاه بود. بعد از مدتی با لشکر عاشورا به دزفول رفت. در چندین عملیات شرکت کرد، دو بار از ناحیۀ دست و پا مجروح شد و آثار بمباران شیمیایی او را هم مبتلا کرد. همان سال اول حضور در جبهه، چاشنی مین در دستش منفجر شد. به راحتی برای ما توضیح می داد که چه شده است و نگران تکرار حوادث مشابه هم نبود. سال 64 هم در فاو از ناحیۀ پا زخم برداشت. او سال هایی که در جبهه بود، تجربیات زیادی اندوخت و به یکی از رزمندگان جسور و کار بلد تبدیل شد. در اطلاعات- عملیات فعالیت می‌کرد و آخرین سمت اش معاون گروهان بود. عادل در عملیات والفجر 8 و همچنین کربلای 4 و 5 و8حضوری مؤثر داشت و بالاخره 2 فروردین ماه 1366 در عملیات کربلای 8 و در شلمچه به شهادت رسید. نکتۀ ظریف آنکه منصور امید هم 31 اردیبهشت ماه 1366 در سردشت شهید شد و اینک این دو هم محلی سابق، در مزار شهدا هم همسایه هستند!

عادل بر اساس روحیات خودش،ارادت خاصی به انسان های آزاده و صالح داشت. به واسطۀ او با مسعود پناهنده ( 1341 - 1362 ) آشنا شدم.

با مسعود نسبت فامیلی داشت و شهادت او در عملیات والفجر 1، عادل را خیلی تحت تأثیر قرار داد. علاقۀ عادل به ویژگی های شخصیتی شهید محمد فتحعلیزاده ( 1334 – 1361) از وصیتنامۀ او مشهود است. عادل وصیت کرده بود که همچون شهید فتحعلیزاده برای مزار او سنگ نگذارند: « روی قبرم مثل برادر فتحعلیزاده گِلی باشد، زیرا در شهرمان کسانی هستند که نان روزمرۀ خود را نمی توانند پیدا کنند و زیر سقف های گلی زندگی می کنند.»

شنیده ام که مادر بزرگوار و خانوادۀ او، زمینی را اهدا کرده اند تا به نام عادل مدرسه های ساخته شود. عادل عظیم خانی دوست ایام نوجوانی و جوانی ما به خیل مردان بی ادعایی پیوست که رفتند نه فقط برای دفاع از وطن، بلکه برای دفاع از مرزهای آزادگی و خلوص و انسانیت. خداوند به ما موهبتی عطا فرماید تا منش و سلوک این شهیدان بزرگوار را فراموش نکنیم و یادمان باشد که درست زیستن چه معنایی دارد.