گنجینه شهدای جهان اسلام

هدف این سایت معرفی شهدای جهان اسلام است

گنجینه شهدای جهان اسلام

هدف این سایت معرفی شهدای جهان اسلام است

گنجینه شهدای جهان اسلام

این سایت مربوط به کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام است.

پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۷ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است


برای دیدن اندازه واقعی تصویر کلیک کنید
🌷مشخصات فردی شهید
 اولین شهید حمله تروریستی رژه اهواز
نام: #شهید_مهندس_یونس_پورجلو
محل تولد: تشان ( بهبهان )
تاریخ تولد ۱۳۶۸/۱۰/۲۹
تاریخ شهادت: ۱۳۹۷/۶/۳۱
محل شهادت: رژه نیروهای مسلح اهواز
نحوه شهادت: اصابت مستقیم تیر  به سر و رگبار گلوله به قلب و کمر
درجه یاسمت: سرگرد، مسئول استحکامات واحداثات نظامی گردانهای امام حسین استان خوزستان
_____________________________________
🌷المعلومات الفردیة للشهید الاول للهجوم الارهابی علی مراسم عرض عسکری للقوات المسلحة فی الاهواز 
الاسم: #المهندس_یونس_پورجلو
اسم الاب: موسی
مکان الولادة: تشان التابعة لمدینة بهبهان محافظة خوزستان
تاریخ الولادة: ۱۴۱۰/۰۶/۲۱
تاریخ الاستشهاد: ۱۴۴۰/۰۱/۱۱ 
مکان العمل:الکتیبةالمهندسیة_ القتالیة للجیش العملیة ۷ ولیعصر فی خوزستان
مکان الاستشهاد: عرض عسکری للقوات المسلحة فی الاهواز
کیفیة الاستشهاد: اطلاق النار مباشرة للرأس و قلب و خاصرته
الدرجة او المنصب: الرائد للحرس الثوری، مسئول قسم الاستحکامات و الاحداثات النظامیة فی کتیبة الامام الحسین فی خوزستان
_____________________________________
🌷Individual Shahid's Identifications
The first martyr of terrorist attack on Ahvaz Parade 
Name: #Martyr_Engineer_Younes_Pourjelo
Father's name: Mousa
Place of birth: Tashan (Behbahan)
Date of birth: 1990/01/19
Date of martyrdom: 2018/09/22
Place of martyrdom: Parade of  Armed Forces of Ahvaz
Way of martyrdom: Direct  shot  to head and shelling to heart and belt
Degree or Position: Major, responsible for the fortifications and military constructions of Imam Hussein battalions in Khuzestan province
--------------------------------------------------------------
🌐بانک جامع اطلاعات شهدای جهان اسلام
البنک الشامل للمعلومات عن شهداء العالم الإسلامی
The comprehensive bank of information of the Islamic world's martyrs.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖✨
@shahid_110
==================================🌷

================================🌷
مجمع جهانی خادمین شهدا_ شاهد خبر گنجینه شهدای جهان اسلام
۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۸:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

به نام خدا .

اطلاعیه _ 

بدین وسیله به اطلاع خادمین شهدا می رساند _ پیرو بیانیه ساخت یادمان شهدای گمنام غواص ، امیر اباد از توابع شهرستان_ نجف اباد اصفهان _ روزپنج شنبه هفته گذشته جناب اقای حجت السلام والمسلمین مهدی غلامی مسئول روابط، عمومی یادمان ، طی تماس تلفنی با مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا ، اعلام فرمودند که کار ساخت و تکمیل این یادمان از مدتی پیش اغاز گردیده است .ولی همچنان با مشکلات مالی و نیروی انسانی دست به گریبان هستند. و از مدیر این مجمع تقاضای همکاری نمودند .

لذا بنا به درخواست متولیان این یادمان ، و وظیفه این مجمع در حمایت از ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پایان دادن به غربت شهدای گمنام ،همدانی ،  مدیر مجمع خادمین شهدا ، ازگروه های جهادی  برای حمایت از خادمین و خدمت گذاران این شهدای مظلوم در امیر اباد دعوت به همکاری نموده است.

جهادگران محترم برای هماهنگی و کسب اطلاعات بیشتر با شماره ٠٩٩١٦٨٥٢٢٤٠ویا حضوری در یادمان شهدا ی امیر اباد باذحجت الاسلام مهدی غلامی دیدار فرمایند .

مجمع جهانی خادمین شهدا_ شاهد خبر گنجینه شهدای جهان اسلام
۲۵ آبان ۹۷ ، ۱۹:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش روابط عمومی مجمع جهانی خادمین شهدا :

در پی درج خبری مبنی بر اهانت بخشداری شهرستان الوار گرمسیری به ساحت امام جمعه محترم این شهر مدیر این مجمع

به این عمل زشت واکنش نشان داد .

همدانی :شجاعت و هوشمندی امام جمعه محترم شهر الوار گرمسیری در پاسداری از جایگاه نمایندگی ولایت فقیه قابل تقدیر است.

مردم ولایت مدار این شهر با بصیرت توطئه دشمنان را خنثی و تبدیل به یک اتحاد و همدلی خواهندکرد.

ایشان افزود: ازمسئولین ذی ربط در استان خوزستان انتظار می رود با بررسی دقیق و برخورد با حرمت شکان اقتدار مدیریتی خود را ثابت کنند.

شرح بیانیه :

ایتا_@shahid_110

مجمع جهانی خادمین شهدا_ شاهد خبر گنجینه شهدای جهان اسلام
۱۵ آبان ۹۷ ، ۱۶:۱۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

گفتگوبامادر شهید مدافع حرم حسین جمالی می گوید: پسرم همیشه انفاق می کرد هرگاه در قرآن به آیه های انفاق می رسیدم به او می گفتم. (پسرم تو مصداق آیه های انفاق هستی ...)

 مادر حسین خواهر شهید بود و راه و رسم شهید پروری را می دانست . آرامش نشأت گرفته از قرآن در کلام و نگاهش موج می زد . مادر ، پسرش را نذر نگاه حضرت عباس کرده بود و بالاخره در روز تاسوعا هم او را هدیه آقا امام حسین (ع ) کرد . مادر می گفت : پسرم اهل نماز شب بود و ذکر و دعا . با خودم می اندیشیدم  از مادری مانوس با قرآن پسری جز این توقع نمی رود. شاخص ترین خصلت حسین را اهل انفاق بودنش میدانستند. مادر که تمام نگاهش قرآنی بود میگفت او مصداق آیه های انفاق بود...

فرشته ای از آسمان

زهرا جمالی مادر شهید مدافع حرم و خواهر شهید دفاع مقدس . ما در سال 64 ازدواج کردیم و یک سال بعد در پاییز مهر ماه 1365 خداوند نوزادی را به من عطا کرد. 

هر کس نامی را برای نوزادم انتخاب می کرد. تا اینکه شب هنگام برادر شهیدم را در خواب دیدم . قالیچه ای را به من نشان داد که نام حسین روی آن نگاشته شده بود. به من گفت این نام را برای نوزادت انتخاب کن. همیشه در این افکار بودم که چرا برادرم عبدالرزاق نام حسین را برای پسرم انتخاب کرد. و اکنون معنای واقعی آن خواب را دریافته ام... 

او دوران کودکی آرامی داشت گاهی به خود می گفتم؛ خدا یک فرشته را به من هدیه داده است.  حسین روز به روز بزرگ تر می شد و فضائل اخلاقی او بیشتر . هر سال چند روز مانده به  ماه محرم لباس مشکی اربابمان را تنش می کردم و با پدرش راهی حسینه می شد و با دستان کودکانه اش حسینه را با کمک مردم محل مشکی پوش می کرد. حسین در این راه بزرگ شد و قد کشید.

به سن 7 سالگی که رسید او را به مدرسه عمار فرستادیم. در کنار مدرسه به ورزش کشتی مشغول بود. او همیشه از راه مدرسه پیش پدر می رفت و در امور کشاورزی به او کمک می کرد. یاد دارم روزی در هوای سرد زمستان به کمک پدر رفت و تا دیر وقت سرزمین ماند. پدر و برادرش را به خانه فرستاد و خود نیز مشغول بود حسین در آن هوای سرد و تاریک زمستانی با وجود حیوانات درنده تنها به خانه بازگشت بدون هیچ ترس و دلهره ای .

او تا سوم دبیرستان را در روستای خورنگان و پیش دانشگاهی را با نمرات بالا در فسا گذراند. پس از اخذ مدرک دیپلم با توجه به علاقه ای که به خدمت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت، وارد این نهاد مقدس شد و از دانشگاه نیروی زمینی امام حسین (ع) مدرک کارشناسی گرفت و به خیل پاسداران در آمد. مدتی حسین را به سروستان انتقال دادند ولی طاقت دوری دوستانش را نیاورد و به تهران بازگشت و در نیروی یگان ویژه صابرین تهران ادامه خدمت داد.

جانبازی گمنام بود!

حسین چند ماهی یک بار به مرخصی می آمد یک روز با پاهای گچ گرفته به خانه آمد. با اضطراب پرسیدم: مادر پاهایت چطور شده ؟ لبخندی زد و گفت: چیزی نیست مادر موتور روی پایم افتاده...

بعد از شهادتش فهمیدم در کوه های خان طومان در سال 90 زخمی شده ولی برای اینکه من مضطر نشوم حقیقت را به من نگفته بود. در آن ماموریت بهترین دوستش (کمیل صفری تبار ) را از دست داده بود. خانه آن شهید عزیز در بابل بود. حسین پس از شهادتِ دوستش در مرخصی هایش ابتدا به مادر کمیل سر می زد و بعد به خانه می آمد . و همیشه به مادر کمیل می گفته دعا کنید تا من هم شهید شوم .

نجواهای عاشقانه اش هنوز به گوش می رسد

هرگاه صدای اذان به گوشش می رسید بلافاصله وضو می گرفت و به نماز می ایستاد . این عادت همیشه ی حسین بود. 

یک شب که همه خواب بودند از رختخواب برخواستم  تا یک لیوان آب بخورم .  نور ضعیفی را در آشپزخانه دیدم . به سمت آشپزخانه رفتم . حسین را دیدم که با صدای زیبایش زیارت عاشورا می خواند . گفتم: مادر چرا چراغ را خاموش کرده ای ؟ گفت می خواستم شما بیدار نشوید. 

زمزمه های زیبای حسین هنوز در خانه به گوشم می رسد.

عطر خوش نماز شب

برادرش می گوید: یک شب در کنار حسین خوابیده بودم . نیمه های شب حسین بیدار شد. پایش ناخواسته به من خورد و من هم بیدار شدم . دیدم حسین سریع توی اتاق دیگری رفت و مشغول به نماز شد . من هم سراسیمه از جا برخواستم وضو گرفتم دو رکت نماز صبح را خواندم و خوابیدم . بعد از نیم ساعت در حالت خواب و بیداری بودم که صدای اذان صبح را شنیدم...

یکی از دوستانش پس از شهادت حسین می گفت: تازه وارد یگان شده بودم که مرا به گردان یکم معرفی کردند. در آن زمان در آسایشگاه شهرستانی ها برای اولین بار حسین جمالی را دیدم. شب بود حوالی ساعت 2:30 از اتاقم بیرون آمدم که بروم آب بخورم در راهرو آسایشگاه بودم که صدای گریه ای از نمازخانه شنیدم. تا انتهای آسایشگاه رفتم . وقتی به آنجا رسیدم دیدم حسین سر بر سجده گذاشته و با خداوند متعال راز و نیاز

 می کند و اشک از چشمانش جاری است. وقتی متوجه حضور من شد گریه هایش را قطع کرد و من همان لحظه عقب کشیدم و رفتم آنجا فهمیدم که کجا آمده ام و با چه مردانی هم رزم هستم. 

شما در آینده حافظ کل قرآن می شوی / همیشه به حسین می گفتم آیه های انفاق در وصف شماست. 

چند سال پیش با پیام حضرت آقا (در سی ماه سی جزء ) قرآن را حفظ کنید . شروع به حفظ قرآن کریم کردم. در این راه حسین مشوق اصلی من بود. او مدام پیگیر بود . حتی گاهی اوقات قرآن را باز می کرد و می گفت مادر فلان صفحه را بخوان و سپس ایرادهای من را می گرفت . اوایل اشتباهات تلفظی زیادی داشتم. حسین می گفت: مادر ایرادر ندارد... شما ان شاالله حافظ قرآن می شوی .

هرگاه به آیه های انفاق می رسیدم به حسین می گفتم : مادر این آیه در وصف شماست ( آخر حسین ما هم خیلی انفاق می کرد.)

 برادرش می گوید: زمستان سال 87 من وحسین در میدان امام حسین تهران قدم می زدیم. یک خانمی با فرزندش در کنار خیابان نشسته بود و جوراب می فروخت. از کنار آن می گذشتیم که حسین ایستاد و تمام جوراب های آن خانم را خرید. و هزینه ای بیشتر از قیمت جورابها پرداخت کرد. از حسین پرسیدم مابقی پولت چی؟ گفت تمام جورابها را خریدم که با بچه ی کوچکش اینجا ننشیند.

میلاد امام زمان (عج الله فرجه الشریف)

سال 84-85 روز میلاد امام زمان قصد داشت جشنی برپا کند. دعای سلامتی امام زمان را گذاشت و شروع کرد به آزین بستن کوچه . بچه ها یکی یکی به سمتش آمدند و کمک کردند. بعد از آن هر سال این جشن را برپا می کرد و تمام هزینه ها را خودش پرداخت می کرد. 

می روم تا واقعه کربلا دوباره تکرار نشود

آخرین باری که به مرخصی آمد چند روزی بیشتر از هر سری ماند. ساکت بود خیلی حرف نمی زد. گفت مادر چند خواب دیدم که دو تای آن تعبیر شده است. دعا کنید سوی هم تعبیر شود.

روزی که پیکر شهید همدانی را آوردند از حسین پرسیم . مادر چه کسانی به سوریه می روند؟ گفت: فرماندهان قدیمی. چند لحظه ای مکث کرد و سپس گفت: مادر از یک رزمنده فاطمیون می پرسند، چرا به سوریه می روی؟ در جواب می گوید ، می روم تا واقعه کربلا دوباره تکرار نشود.

مادر برای ما زشت نیست که در خانه بنشینیم و کاری برای بی بی زینب انجام ندهیم. مادر منم سوریه بروم؟

گفتم : برو 

سریع بحث را عوض کرد.

دعا کن اولین شهید در روز تاسوعا باشم

یکی از همرزمانش از شب عملیات می گوید: شب عملیات بود. قرآن در دست گرفته بودم و بچه ها از زیر آن می گذشتند. حسین با موتور چهارچرخ در حال گذشتن از زیر قرآن بود که گفت : دعا کن فردا اولین شهید روز تاسوعا باشم ...

وفای به عهد / روز تاسوعا به خانه برمی گردم

ما به رسم هر ساله در روز تاسوعا نذر می پزیم و بانی آن حسین بود . آن روز تمام وسایلهای نذر را خرید.

وسایلش را جمع کرد. از زیر قرآن ردش کردم و آب که مایع روشنایی بود را پشت سرش ریختم . با یک چشم پر از غم و عمیق نگاهم کرد و رفت. سوم محرم زنگ زد گفت مادر چه خبر از حسینه..

گفتم مادر کی میای ؟ گفت روز تاسوعا خونه هستم .

 روز تاسوعا شد و ما طبق روال هر ساله در آشپز خانه حسینه نذر را بار گذاشتیم. در حین پختن نذری بودیم هر که می آمد می گفت حسین کجاست؟ در جواب گفتم زنگ زدم گوشیش خاموشه حتما توی راهه 

بعد از مراسم دیدم حسن آشفته است و گریه می کند گفتم مادر چته : گفت یه دوست خوبی داشتم شهید شده آرام و قرار نداشت...

خبر شهادت

زمانی که خبر شهادتش را شنیدم مات و مبهوت بودم...  ناگاه آیه 156 – 157 سوره بقره در ذهنم تکرار شد الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‌ 

" (صابران) کسانى هستند که هرگاه مصیبتى به آنها رسد، مى‌گویند: ما از آنِ خدا هستیم و به سوى او باز مى‌گردیم."  " آنانند که برایشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمت‌هایى است و همانها هدایت یافتگانند."

تکرار این آیه تسکین دلم بود و آرام می شدم. باید به خاطر بچه ها خودم را نگه می داشتم و صبر می کردم. حسین خودش شهادت را دوست داشت و در وصیت نامه اش نوشته یود که به جای اینکه برای من گریه کنید برای امام حسین گریه کنید...

مراسمش با شکوه بود . همیشه می گفت مادر مراسم هایی که در روستا می گیرند بدون سوز است. دوستانم در روضه به گونه ای گریه می کنند که گویا مادر خود را از دست داده اند. تشییع حسین با شکوه و پر از سوز و آه برای اباعبدالله بود. 

دیدار آخر( روایت مادر شهید  به نقل از همرزمان)

همرزمش تعرفی می کرد که روز اول آبان 94 صبح یکی یکی بچه ها را بدرقه کردم. احتمال این را می دادم که شاید دیدار آخر باشد . همه را در آغوش گرفتم و خداحافظی کردم. فقط حسین از درب خارج نشد. چند بار داخل حیاط  را نگاه کردم . حسین مشغول گرم کردن موتور بود.رفتم سرستون اما از ته دل دلنگرانی داشتم که چرا با حسین خداحافظی نکردم . حرکت کردیم . نیروها در تاریکی استقرار پیدا کردند و دیگر پیدا کردن حسین ممکن نبود. نزدیک صبح بود که خبر دادند حرکت کنید. نیروها را برپا دادم و خودم سر ستون به طرف محل خروج از باغ ما اولین گردانی بودیم که از باغ حرکت کردیم . و می بایست دنبال نیروهای حیدریون برویم . عجله کردیم و حتی متوجه شدم که دو تا از دوستان جا مانده به هر حال حر کت کردیم.

تا اینکه رسیدیم پشت یک خاکریز آنجا تمام نیروها در عرض گسترش پیدا کردند و سپس به سمت هدف حرکت کردیم میثم سر ستون می رفت و من تیم ها را یکی یکی پشت سرش رها می کردم تا اینکه رسیدیم به نزدیکی هدف رفتیم و گفتیم از سمت راست حرکت کنید ... چند گامی را حرکت کرده بودند که مهدی بسیم چی صدا زد استاد امدادگر بفرست.

 داد زدم امدادگر ...

بچه ها پیش می رفتند و من هم به سمت مهدی رفتم . یکی از بچه ها را دیدم که زخمی شده و روی زمین افتاده و خیلی آرام و بدون صدا گفت: استاد تیر خوردم. جای گلوله را نشانم داد نگاه کردم خونریزی نداشت به یکی از امدادگر ها گفتم ببندش و حرکت کردم. رسیدم بالای سر حسین. آرام دراز کشیده بود انگار سالها بود که خوابیده بود . دوست داشتم بنشینم و او را درآغوش بگیرم اما متوجه شدم همه منتظر عکس العمل من هستند به ناچار از حسین گذشتم .. و با خودم این شعر را زمزمه کردم

چون چاره نیست میروم و می گذارمت

ای پاره پارخ تن به خدا می سپارمت

چرا ما آن روزی که به مادرمان زهرا(س) بی احترامی کردند داخل آن کوچه نبودیم/ ما اکنون برای نبرد آماده ایم

حسین در وصیت نامه اش می نویسد: روزی به این فکر بودم که چرا ما در سال ها و قرن های پیش به دنیا پا نگذاشته ایم و دائما این فکر بر من می گذرد که چرا ما آن روزی که به مادرمان زهرا(س) بی احترامی کردند داخل آن کوچه نبودیم. چرا ما آن روز درب نیمه سوخته را به پهلوی مادرمان زدند نبودیم، چرا ما نبودیم که به مولایمان امیرالمومنین (ع) کمک و او را یاری کنیم. چرا ما نبودیم که مولایمان امام حسن مجتبی(ع) را یاری کنیم، چرا ما روز عاشورا نبودیم که جانمان را فدای ارباب مان کنیم و چرا…..؟ 

 ای آقا، ای امام ما، من و همرزمانم در آن کوچه نبودیم، ما پشت درب نیمه سوخته نبودیم، ما روز عاشورا نبودیم که در راه دفاع از دین و قرآن جانمان را فدا کنیم و حالا که هستیم با تمام وجودمان هستیم. من از خدای تبارک و تعالی خواسته، و دائما می خواهم که دست رد به سینه من و دوستانم نزند، من از خدا می خواهم که در زمان حال به من شهادت عنایت کند و از خداوند می خواهم زمانی که امام زمان ظهور کرد دوباره ما را زنده کند و از خاک بلند کند تا در رکاب امام زمان (عج) دوباره بجنگیم و به شهادت برسیم تا دیگر واقعه عاشورا اتفاق نیفتد خدایا به من و دوستانم و باقی ماندگان گروه۱+۱۰ شهادتی زیبا اعطا کند …

ای کسانی که این نوشته را می خوانید یا می شنوید امام علی (ع) می فرمایند: نداشتن چشم بهتر از نداشتن بصیرت است. پیرو پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت مان آسیبی نرسد. ولی امر ما تنهاست. امام ما تنهاست من با فدای خون خود می گویم ای ولی ما ای امام ما، ای رهبرم، من با فدای خون خود نخواهم گذاشت هیچکس چه خودی و چه دشمن نگاه چپی به شما بیندازد. من از خانواده خود حلالیت می طلبم و از تمام کسانی که از من آزرده خاطر شده اند حلالیت می طلبم. و از پدر و مادرم می خواهم که بی تابی نکنید .

هروقت خواستید برای من گریه کنید، به جای من کمترین بر مصیبت ارباب بی کفن مان حسین بن علی (ع) و بر مصیبت اهل بیت گریه کنید، بر مصیبتی که بر خانم زینب کبری(س) گذشت گریه کنید.

* ای خواهرانی که این نوشته را می خوانید از شما می خواهم که حجاب خود را حفظ کنید و چادر به سر کنید. *

حسین جمالی ۲۲/۴/۹۴ ساعت ۰۳:۰۰

پسرم زنده است

زمانی که به من گفتند قرار است پیکر حسین را ببینی حالم دگرگون شد. تمام مدت صلوات می فرستادم.  پیکر حسین را که دیدم، چشمانش نیمه باز بود یادم به کودکی اش افتاد که با چشمان نیمه باز می خوابید. همه گریه می کردند ولی من می گفتم خدا این چشمها را قبلا به من نشان داده حسین زنده است . 

هر وقت دلم می گیرد سراغ کمد لباس حسین می روم. آن کمد برای من همانند حجله گاه حسین است. آخرین لباس ، آخرین کفش... قطره های خونی که هنوز روی فانوسقه اش مانده ... تمام خاطرات حسین در این کمد جمع شده...

ماه محرم که نزدیک می شود قلبم به تپش می افتد و حالم دگرگون می شود. هر روز حسین را در کنارم احساس می کنم و روز تاسوعا سخت تر می شود. خدا به فریاد دل حضرت زینب برسد ...

منبع:نوید شاهد فارس

مجمع جهانی خادمین شهدا_ شاهد خبر گنجینه شهدای جهان اسلام
۱۵ آبان ۹۷ ، ۰۹:۵۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

به گزارش روابط عمومی مجمع جهانی خادمین شهدا ، شاهد خبر:

این مجمع به مناسبت یوم الله ١٣ ابان بیانیه ای بدین شرح صادر کرد.

بسم الله الرحمن الرحیم 

١٣ابان روز استکبار ستیزی ملت مبارز ایران است ، قیام علیه ظلم و استبداد . در این روز بزرگترین پدیده تاریخ معاصر، انقلا ب اسلامی رغم خورد . حزب الله بر جنود شیطان غالب و غرور ابر قدرت پوشالی شیطان بزرگ توسط دانشجویان مبارز در هم شکست و لانه جاسوسی امریکا به تسخیر جوانان غیور در امد ،که امام راحل رحمت الله علیه از این روز به عنوان انقلاب دوم یاد کردند . بر این اساس مجمع جهانی خادمین شهدا ضمن گرامی داشت این روز اعلام میدارد همگام با مردم انقلابی با شرکتدر این راهپیمایی با ارمان های امام و شهدا تجدید میثاق خواهند کرد.

وعده ما ١٣ ابان ٩٧

شعار : مرگ بر امریکا

مرگ بر اسراییل

مرگ بر ال سعود 

مرگ بر لیبرال و سکولار 

مجمع جهانی خادمین شهدا_ شاهد خبر گنجینه شهدای جهان اسلام
۱۲ آبان ۹۷ ، ۲۲:۱۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
همدانی؛ مدیر این مجمع طی بیانیه ای ، به هوچی گری جریان غرب زده دوم خرداد (اصلاح طلبان افراطی ) مبنی بر اتفاقات اخیر  واکنش نشان داده و این حرکت را یک توطئه خطرناک برای ایجاد اختلاف در میان حوزویان و عالمان دینی می داند.
همدانی : چهره های سکولار درکنار لیبرال های پایتخت نشین ،همانند ابزاری دو لبه ( قیچی) در کنار هم قرار گرفته اند تا هر آن چیزی که در میان است را  از بین ببرند.
یک بام و دو هوا !!!
برخی گروه ها  که بقاء خود را در هوچی گری و غوغا سالاری می دانند این روزها با تمام توان و به صورت کاملا هماهنگ حوزه علمیه را هدف قرار داده و می خواهند به اختلافات حوزویان دامن بزنند!
چهره های سکولار درکنار لیبرال های پایتخت نشین ،همانند ابزاری دو لبه ( قیچی) در کنار هم قرار گرفته اند تا هر آن چیزی که در میان است را  از بین ببرند. اهداف این جماعت  در یک جمله ؛ جز خدمت به اتاق فکر کشورهای غربی نیست ! 
دیدار آیت الله شبیری زنجانی ( حفظ الله ) با اشخاصی چون ، محمد خاتمی که باغی انقلاب نامیده می شود در کنار ابر فاسد اقتصادی  ، که روزگاری  دادگاه وی تبدیل به یک سریال پرمخاطب شده بود  و اخیرا نیز با بی حرمتی به مدافعان حرم ،تبدیل  به چهره ای منفور، که حتی برخی ایرانیان خارج نشین  نیز وی را ملامت می کنند و همچنین عبدالله نوری ؛ یکی از ورشکستگان سیاسی دولت دوم خرداد که از نظر نشریات خارجی معاند نظام ، یکی از قهرمانان اصلاح طلب که توانسته با شجاعت بر آرمان های امام خمینی (ره) حمله ور شود ، و تلاش در به رسمیت شناختن رژیم کودک کش صهیونیستی را در کارنامه دارد ! رنگ بویی از یک توطئه خطرناک  می دهد. 
جریان جبهه دوم خرداد با علم بر اینکه نیروهای انقلابی برای این دیدار واکنش نشان خواهند داد دست به این اقدام زده اند تا زمینه هوچی گری برایشان فراهم شود . بنابه شندیده ها دعوت از این عالم نیز یک برنامه هدف دار بوده که خباثت این جماعت را اشکارتر می کند.
حال !! آیا باید افکار عمومی بپذیرند که این گروه به خاطر دفاع از حریم  مراجع معظم چنین بر آشفته شده اند ؟ یا هدفی غیر آن دارند؟
اگر چنین است؛ حمله و بی ادبی به آیت الله جوادی آملی ( حفظ الله) برای تذکر به بانک ها ، آیت الله نوری همدانی ( مدظله) آیت الله مکارم شیرازی ( حفظ الله)  بارها مورد بی مهری قرار گرفته اند؛  آن هم برای دفاع از حقوق مردم مظلوم این سرزمین.
مهمتر از آن  پاره کردن تمثال مبارک حضرت امام رحمت الله علیه و مقام معظم رهبری درفتنه های گوناگون از جمله فتنه سال ٨٨ هیچ گونه اظهار نظری مبنی بر حفظ حرمت مراجع از ایشان دیده نمی شود.
غرویان در روزنامه آرمان با صراحت تمام حوزه را به دوری از سیاست توصیه می کنند .آیا این همان جدایی دین از ساست نیست ؟ که امام راحل این تفکر را نفی فرمودند؟
 آقای غرویان!! جامعه ای که سیاست نداند عاقبتی جز جهل و نابودی ندارد!  البته ؛ سیاست مداری با سیاست زدگی که امثال شما گرفتار آن شده اید متفاوت است. 
ملت بزرگ ایران دین و سیاست را همانند زنجیر به هم گره داده ، تا نشود آنچه که در کربلا رخ داد .
برخی دیگر از حامیان یا به نوعی نوچه های  خاتمی با قلم فرسایی ، سعی در ایجاد یک فتنه جدید دارند. از جمله شخصی مثل علی مطهری بی آنکه توان اظهار نظری داشته باشد بی وقفه بر تنور التهابات می دمد به گفته ایشان نظام اسلامی مدیون مراجع دینی است که قطع به یقین همانگونه است و کسی نمی تواند منکر آن باشد . اما ظاهرا حضرات فراموش کرده اند انقلاب اسلامی از برخی مراجع بی بصیرت چه ضربه هایی خورده است، شخصیت سادلوحی چون آقای منتظری با پناه دادن به عوامل نفاق و لیبرال ها هزینه های سنگینی را به حکومت وارد نمود که اگر شجاعت و هوشیاری امام مانع از ادامه کار وی نمی شد معلوم نبود کشور به چه سمت و سویی خواهد رفت !!
 یا شخصی مثل سید صادق شیرازی با ایجاد یک پیوند عمیق با دشمنان اهل بیت (ع)  نه تنها ایران بلکه جهان اسلام را به چالش کشیده است و جان هزاران هزار مسلمان مظلوم را با کینه توزی مفرط به خطر می اندازد!
مصیبت اصلی اینجاست که ؛ دشمنان حضرت زهرای مرضیه (س) در آن سوی مرزها حامی مرجع تقلید شیعیان شده و علم مظلومیت مراجع را بر دوش ، و فریاد وامصیبتا سر می دهند!! 
پ_ن: نیروهای مومن به انقلاب اسلامی و مدافعان حریم ولایت و مرجعیت با حفظ همه حرمت ها با هوشیاری و بصیرت همه فتنه ها را با توکل بر خدا با قدرت تمام در نطفه خنثی خواهد کرد.
والعاقبة للمتقین
✍محمدی همدانی
مجمع جهانی خادمین شهدا_ شاهد خبر گنجینه شهدای جهان اسلام
۰۹ آبان ۹۷ ، ۲۳:۱۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

به نام خدا.

حال هوای این روزها نشان از بازسازی دیواری مستحکم به نام نفاق دارد!دیواری که برخی بر سایه ان تکیه زده و مجدانه در حال بلعیدن همه ارمان های اسلام و انقلاب که با خون هزاران شهید ابیاری شده است ، هستند..در طول تاریخ نفاق خطراتی فراتر از کفر را درا بوده  است یکی از وظایف انسانی و دینی که بر عهده ازادگان است تخریب  این دیوار می باشد تا چهره واقعی برخی برای جامعه اشکار گردد .تا زمانی که اجازه دهیم منافقین با چهره دوگانه عوام الناس را بفریبند قطعا جامعه روی ارامش برادری و برابری را نخواهد دید . پس ملت ازاده ایران در سایه رهبری معظم انقلاب می باید بار دیگر انقلابی برای برچیدن لانه فسق و فجور منافقین کرده و دست های پشت پرده این جماعت رااستخوان شکسته و به زباله دان تاریخ بسپارند.در این امر مهم کسانی که بنا به دلایل دنیایی سهل انگاری یا خدای ناکرده برای زندگی دنیایی چشم بر روی واقعیت ها بسته و اجازه دهند نفاق جماعتی از خدا بی خبر جامعه را به چالش بکشد شریک در گناه ایشان بوده و در پشگاه حضرت حق باید جواب گو باشند .والعاقبت و للمتقین

مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا

محمدی همدانی

مجمع جهانی خادمین شهدا_ شاهد خبر گنجینه شهدای جهان اسلام
۰۲ آبان ۹۷ ، ۲۱:۲۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر